در واپسین روزهای سال ۱۳۴۱ که شهر قم در آستانۀ سال نو، وضعی غیرعادی داشت. رژیم با دو ترفند در صدد چارهجویی برآمد. از یک سو، با اعزام کامیون های نظامی به شهر قم و مانور دادن، به ارعاب مردم پرداخت و از سوی دیگر با صدور شبنامه های جعلی، مقامات روحانی و به ویژه شخص امام را مورد اتهاماتی ناروا قرار داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما مردم نسبت به گذشته، آگاهتر شده و جسارت بیشتری یافته بودند.
با نزدیک شدن عید نوروز ۱۳۴۲ فرصت دیگری برای امام پیش آمد که به روشنگری و افشاگری دست بزند و افکار مردم مسلمان را علیه رژیم شاه تحریک کند و ضربۀ مؤثری بر پیکر «انقلاب سفید» و توطئه های خائنانۀ شاه ـ امریکا علیه اسلام و ایران وارد آورد. از اینرو، در نشستی که با مقامات روحانی قم داشت، پیشنهاد کرد که عید نوروز از طرف همۀ علمای قم و دیگر حوزه های علمیه و نیز علمای شهرستان ها، عزا اعلام شود و بدین وسیله افکار ملت اسلام به خطرهایی که از ناحیۀ رژیم شاه متوجه اسلام و ایران است، کشیده شود.
امام در پیامی خطاب به علما فرمودند: «دستگاه حاکمه می خواهد با تمام کوشش به هَدمِ احکام ضروریۀ اسلام قیام؛ و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر می اندازد. لذا اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر ـ عجلاللّه تعالی فرجه ـ جلوس میکنم و به مردم اعلام خطر می نمایم.» همچنین در پیامی کوبنده که با عنوان «روحانیت امسال عید ندارد» منتشر شد، هشدار دادند: «دستگاه جابره در نظر دارد... دخترهای هجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد... من این عید را برای جامعۀ مسلمین عزا اعلام می کنم... و اگر زنده ماندم تکلیف بعدی خود را به خواست خداوند ادا خواهم کرد.»(صحیفه امام؛ ج۱، ص۱۵۶)
علی رغم تلاش های بی امان رژیم شاه و سمپاشی ها و کارشکنی های شبانه روزی دستگاه جاسوسی «ساواک» به منظور بی اثر ساختن اعلامیه امام، ملت ایران یکدل و یک زبان به ندای او پاسخ مثبت داد و از برگزاری مراسم عید رسماً خودداری ورزید. بسیاری از علما، روحانیان و طبقات مختلف به پیروی از امام، طی اعلامیه ها و تراکت هایی، رسماً اعلام عزا کردند و نگرانی خود را از توطئه های شاه علیه اسلام و استقلال ایران اظهار داشتند. آیت الله سید محمد هادی میلانی از مشهد و آیت الله سید کاظم شریعتمداری از قم همگام با امام، عید نوروز را عزا اعلام کردند. آیات سید محمد بهبهانی، محمدرضا تنکابنی، محمدتقی آملی از تهران، نیز شماری از علمای تهران طی اعلامیه هایی اعلام عزا کردند و از مردم خواستند که به علت ضربه هایی که از ناحیه رژیم شاه بر اسلام وارد شده است، از برگزاری مراسم عید نوروز خودداری ورزند. مردم نیز به این ندای امام و دیگر علمای وارستۀ اسلام پاسخ مثبت داده، در ایام نوروز به سوگ نشستند.
سال ۱۳۴۱ خورشیدی همراه با یک دنیا رنج و مصیبت برای ملت ستمدیده و محروم ایران و هتک و اهانت نسبت به علما و روحانیان، تجاوز به اسلام، قانونشکنی ها، بیدادگری ها و هزاران جنایت و خیانت از طرف رژیم شاه و ... پایان پذیرفت و بهار ۴۲ همراه با نسیم روحبخش انقلاب اسلامی که به دست توانای امام خمینی پی ریزی شده بود آغاز شد.
مردم مسلمان ایران، برخلاف همه ساله که با شادی و شعف به استقبال عید نوروز می رفتند، با قلبی اندوهگین، دلی آزرده، چشمی گریان، روحی خشمگین و عصیان بار، سال نو را آغاز کردند. عیدی نداشتند تا از آن استقبال کنند. خودکامگی ها، بیدادگری ها، قانونشکنی ها و تجاوزات پی در پی رژیم شاه، شادی، شعف و آسایش را از مردم سلب کرده بود و با احساس خطر برای اسلام و استقلال وطن، دیگر دل شاد و خرمی نبود تا به استقبال عید برود. مردم مسلمان، علما و روحانیان در برخورد و ملاقات، به جای عرض تبریک و شادباش، به یکدیگر تسلیت می گفتند و آیۀ شریفۀ اناللّه و انا الیه راجعون را می خواندند. کارت هایی به چاپ رسیده بود که برادران مسلمان را به علت ضایعاتی که بر اسلام و جامعۀ اسلامی وارد آمده است تسلیت می داد. مردم از آن کارت ها خریداری کرده، برای یکدیگر ـ به جای کارت تبریک عید ـ می فرستادند. در بسیاری از مساجد، حسینیه ها و منازل علما، مجالس عزا برپا بود و سخنگویان مذهبی در بالای منابر، ضرباتی را که از طرف هیأت حاکمۀ ایران بر اسلام، روحانیت و ملت ایران وارد آمده بود بازگو می کردند و خطراتی را که متوجه اسلام و استقلال ایران بود یادآور می شدند. در شهر قم، بالای در بعضی از مدارس دینی پرچم سیاهی دیده میشد که روی آن با خط درشت نوشته شده بود: «امسال مسلمین عید ندارند». در مدرسۀ فیضیه نیز پلاکاردی که عزادار بودن ملت ایران و تجاوزات رژیم شاه به اسلام، قانون اساسی و حقوق مردم را بیان می کرد نصب شده بود. بسیاری از روحانیان و محصلین حوزۀ علمیۀ قم نوار سیاهرنگی که سوگ و اندوه را نمایان میکرد، بر سینه زده بودند.
هنگام تحویل سال نو، صحن مطهر حضرت معصومه (ع) از انبوه جمعیتی که برای گذراندن ساعت اول سال در کنار آن آستانۀ مقدسه راهی قم شده بودند، موج می زد. هزاران نفر در صحن مطهر، داخل حرم، مسجد بالاسر و مسجد اعظم که مجاور حرم بود گرد آمده، در انتظار تحویل سال بودند.
به محض آنکه چراغ های حرم مطهر به علامت تحویل سال، برای لحظه ای خاموش شد، موج اعلامیه ها و تراکت هایی که بازگوکنندۀ جنایات رژیم و عید نداشتن ملت ایران بود، فضای صحن و حرم را سفید کرد و میان مردم ریخته شد.
این رهروان راستین راه خمینی و محصلین حوزۀ قم بودند که برای نخستین بار از تاریخ تأسیس آن حوزه، به چنین کار انقلابی دست می زدند و طبق قرار قبلی ده ها نفر با انبوهی اعلامیه و تراکت، پیش از تحویل سال، وارد صحن و حرم شده، در لابه لای انبوه جمعیت، هریک در جای معینی که از پیش مشخص شده بود قرار گرفتند و هنگام تحویل سال نو یکباره اعلامیه ها و تراکت ها را به هوا ریختند و شور و هیجانی در میان مردم ایجاد کردند. در میان اعلامیه ها، اعلامیۀ امام، با عنوان درشت «روحانیت امسال عید ندارد» جلب نظر می کرد. محصلین حوزۀ قم با آنکه برای اولین بار بود که به اینگونه مبارزه دست می زدند و مهارت و ورزیدگی کافی نداشتند و از طرفی قوای جهنمی «ساواک» با تمام نیرو بسیج شده بود و همه جا را تحت نظر و در کنترل خود داشت، توانستند با موفقیت کامل، بدون باقی گذاشتن کوچکترین اثر و ردپایی از خود، برنامه را به انجام برسانند و به سلامت از صحنه بیرون روند.
۲۱۲۲۰
کد خبر 1746255
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: نهضت آزادی
امام خمینی
ملت ایران
عید نوروز
تحویل سال
رژیم شاه
سال نو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۸۰۳۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دین سینما به امام صادق(ع) چه زمانی ادا میشود؟
این اهمیت از آنروست که با توجه به آمارهای منتشر شده ازسوی نهادهای علمی کشور بیشتر مخاطبان ایرانی به موضوعات دینی اهمیت میدهند و براساس آخرین پیمایش مرکز تحقیقات صدا وسیما نیز پربینندهترین برنامههای رسانهملی برنامههای مذهبی هستند. اما اینکه چرا تاکنون درصنعت فیلمسازی و سریالسازی به چنین موضوع مهمی کمتر پرداخته شده نیاز به بررسی بیشتری دارد.
سینما و فیلمسازی مذهبی سینما ذاتا هنری قصهگو و در عینحال وابسته به تکنولوژی محسوب میشود و به همین جهت بستر خوبی برای طرح روایت و داستانهای برآمده از باورها و عقاید انسانها در طول
تاریخ است. همچنین بهدلیل بدیع و مدرن بودن، ابزارهای نامحدودی در اختیار دارد که میتواند در اذهان مخاطبان عمیقا اثرگذار باشد. از آغاز شکلگیری سینما در اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، جادوی سینما این امکان را فراهم کرده تا سینماگران، دغدغههای اعتقادی و مذهبی خود را از طریق این رسانه به نمایش بگذارند. بهطورکلی این تولیدات دارای اهمیت استراتژیک هستند و میتوانند در نمایش و قرائت مطلوب مردم درخصوص ادیان، مهم و پرطرفدار باشند.
چرا سینمای دینی در ایران شکل نمیگیرد سینمای ایران اسلامی که بهعنوان مرکز اصلی تجمع شیعیان دنیا، سالهاست در تولیدات انواع فیلمهای سینمایی با رویکردهای انسانی و اخلاقی خوش درخشیده اما بهنظر میرسد تاکنون برای تولیداتی از نوع سینمای دینی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد؛ آنهم در شرایطی که جریانات انحرافی صهیون و وهابیت، تمام سپاه خود را برای به تصویر کشیدن دوران صدر
اسلام بهگونهای که مطلوب خودشان است، به میدان آوردهاند. از ساخت فیلم و حکمرانی بر سینمای هالیوود تا بودجهریزی و سریالسازی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و خاورمیانه برای تحریف تاریخ
شیعه و دوران امامت اولاد نبی اسلام(ص) آن هم بدون رعایت ابتداییترین ملاحظاتی که میتوان داشت.
تحریف تاریخ شیعه مصداق فراوانی را میتوان از میان تولیدات عربی درباره تحریف تاریخ شیعه همراستا با تفکر ضدایرانی مثال زد اما متأخرترین آنها میتواند مجموعههایی مانند «اِمامُ الْفُقَهاء» یا «حشاشین» باشد که این روزها نامش سر زبانها افتاده است. این تولیدات نمایشی گرچه ازسوی برخی با سهلانگاری دنبال میشود اما ماجرای آنها عمیقتر از مباحثی چون جنبه سرگرمی صنعت فیلمسازی است و تلاش میشود تا با القای تصویری غلط، زمینه تحریف تاریخ را فراهم کند.به طور مثال این مجموعههای تلویزیونی نه فقط بهدور از اهداف سیاسی و ضدشیعی ساخته نشدهاند بلکه دقیقا میدانند چه هدفی را دنبال میکنند و قرار است چه تصویری از اسلام و شیعه به جهان ارائه نمایند تا در نهایت آنچه در اذهان در مورد اسلام و تشیع شکل میگیرد، به نفع خودشان و در راستای تضعیف اندیشه ولایی شیعیان باشد که امروز رسانهها و اندیشمندان صهیونیستی چنین تفکری را مانع جدی حیات خود میدانند.
تصویری تحریف شده از امام صادق(ع) به عنوان نمونه مجموعه «اِمامُ الْفُقَهاء» که در رابطه با زندگی امام صادق(ع) به کارگردانی سامی جنادی سوری و نویسندگی حامد العلی کویتی با حمایت شرکت کویتی الخیر در ۳۰ قسمت ساخته شده و در سال ۱۳۹۱ از شبکه العراقیه در عراق پخش گردید و پس از آن شبکه الکوثر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز البته با برخی اصلاحات، ازجمله پوشاندن چهره مبارک بنیانگذار مذهب شیعه(ع) و پدر بزرگوارشان، آن را به نمایش گذاشت، تلاش شده تا روایتی تاریخی از خلفای اربعه ارائه دهد و با توجه به نهضت علمی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایهگذاری کردند، این موضوع را اثبات کند. این در حالی است که این
سریال با توجه به جایگاه این دو امام شیعه در پی اثبات جریان خلافت است اما از این امامان و خلافت برحق آنها چیزی نمیگوید.همین امر سبب شد برخی مراجع تقلید در کشورهای مختلف اسلامی از این سریال انتقاد کنند. «اِمامُ الْفُقَهاء» اگرچه مدرسه علمیه امام صادق(ع) در مسجد النبی(ص) و پرورش فقها و علما در آن مدرسه را به تصویر کشیده است، اما به امامت این امام بزرگوار و نشان دادن شخصیت وی در حد یک فقیه، بسنده کرده که چنین رویکردی در مجموعهای که مدعی روایت زندگی امام صادق(ع) است، نمیتواند بیهدف بوده باشد.بر همین اساس باید این سؤال را مطرح کرد، آیا واقعا ساخت فیلم و سریال در خصوص بنیانگذار مذهب شیعه وظیفه سینما و تلویزیون ایران نیست؟
حشاشین در مقابل تفکر شیعی در راستای بررسی تولیدات فیلمسازی و سریالسازی، باید گفت سریال حشاشین نیز که در ماه رمضان امسال پخش شد و تلاش کرده جنبش شیعه اسماعیلیه را همراستا با داعش به تصویر بکشد را هم باید در این رابطه ارزیابی کرد. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق(ع) گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که امام موسی کاظم(ع) برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق(ع) بوده است. همین تفکر انحرافی حالا دستمایه جریانهای صهیونیستی شده تا از زبان کشورهای سکولار اسلامی فیلمی ساخته شود که تفکر شیعی را با داعش ساخته شده توسط غرب پیوند زنند و به جهانیان نشان دهند که تفکر داعشی همراستا با تفکر شیعی است و با تحریف تاریخ، کذبیات تفکری خود را جای حقیقت اندیشه شیعیان جا بزنند.
سینما حق دستکاری تاریخ را ندارد با بازخوانی انتقادات و واکنشهایی که امروزه از سوی منتقدان به چنین آثاری میشود، میتوان بهخوبی دریافت که جریانات صهیونیستی چگونه از دوقطبیسازی و پاککردن تاریخ بهره میبرند. بهطور مثال شاید فیلمنامهای با یک قصه اجتماعی و عاشقانه این امکان را برای فیلمساز فراهم کند تا دخل و تصرفی در موضوع ایجاد نماید اما فیلمساز طبیعتا حق دستکاری تاریخ و وقایع شناخته شده را ندارد، بهخصوص اگر درام به شخصیتی تاریخی بپردازد که در یک دوره زمانی خاص نقش فعالی داشته است؛ این نقدی است که وجیهه عبدالرحمن از بازیگران سینمای عرب بهتازگی بر سریال «حشاشین» مطرح کرده است. متاسفانه پدیده جعل تاریخ در درام تاریخی عرب و ترکیه بسیار وجود دارد، چراکه آنها فیلمنامهها را از بین رویدادهایی برمیگزینند که مواضع قهرمانانه را تقویت و افتخارات و پیشینیانشان را ستایش میکند و این قطعا به نفع درام نیست و وقتی این درام درخصوص به تصویر کشیدن شخصیتهای ارزشمند دینی جمع زیادی از مردم دنیا باشد، اشکال چنین رویکردی بیشتر نمود پیدا میکند.حتی برخی منتقدان شبکههای عربی نیز در مورد این سریال گفتهاند: این مجموعه نمایشی در ابتدا و انتها ماحصل خیال بوده که از تاریخ الهام گرفته شده است.
وقتی صهیون برای کوبیدن اسلام سیاسی دست بهکار میشود ساخت سریالهایی چون حشاشین از سوی جریان صهیونیستی که امروز در ضعیفترین جایگاه خود قرار دارد راهبری میشود تا با کوبیدن اسلام سیاسی در ایران، اخوانالمسلمین در مصر و حماس در فلسطین که بزرگترین دشمن آنها محسوب میشود و جریان مقاومت را در منطقه پدید آوردهاند به جریان تندروی ساخته شده توسط آمریکا داعش نسبت دهد که اسلامهراسی را در دنیا تقویت کند.
در جنگ روایتها چه کردیم؟ حالا در این جنگ روایتها، سینمای ایران شیعی برای روایت
صادق از زندگی پدر مکتب جعفری چه کرده است؟ گرچه تلویزیون ایران درخصوص صدر اسلام و حوادث کربلا تولیدات قابل دفاعی داشته و میتوان به مجموعههایی مانند مختارنامه، امام علی(ع)، معصومیت از دست رفته، ولایت عشق، تنهاترین سردار و... اشاره کرد که هرکدام دورهای از تاریخ اسلام را مورد بررسی قرار دادهاند اما در این بین، جای یک فیلم سینمایی یا سریال در شأن بنیانگذار مذهب شیعه، بهشدت احساس میشود.همانطور که بر همه روشن است، تاریخ تمدنی غرب بدون وجود آوردههای علمی مسلمانان قطعا به جایی نمیرسید یا دستکم این دستاوردهای دانشمندان و عالمان اسلام بود که کتابخانههای غرب را تا دورهای از تاریخ پر کرد.طبیعتا تمدن کنونی جهان، ازتلاش ملل گوناگون در طول تاریخ شکل گرفته است وسهم اسلام در پیدایش وتوسعه این تمدن، بیش ازدیگر تمدنها نباشد، کمتر نیست. پرسش اینجاست که آیا سینمای ایران ظرفیت ساخت فیلمی برای بیان این تاریخ را ندارد یا ما با فقر سینماگران دغدغهمند و شیعه مواجه هستیم؟
دوران سینمای سکولار گذشته است علوم و تمدن اسلامی از مسیرهای مختلفی به غرب منتقل شد که ترجمه کتب عربی به زبانهای اروپایی و تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آنها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند، بیشترین تاثیر را داشت. شاید این توضیحات برای اثبات اهمیت توجه به اقدامات اساسی امام صادق(ع) و جهاد علمی که او ایجاد کرد، کافی است تا متوجه باشیم که تا چه اندازه پرداخت به زندگی این دانشمند زمان، گردآورنده علوم اسلامی و سپس انتشار آن به سراسر دنیا و حتی تاثیرش بر شکلگیری غرب در سینما و تلویزیون اهمیت و جذابیت دارد. مردم ایران مخاطبانی مشتاق به تماشای آثار نمایشی با مضامین مذهبی و دینی هستند.در همین ماه رمضان گذشته واقعا روشن شد که دوران «تلویزیون، رسانهای با ماهیت سکولار است» گذشته و نهفقط تلویزیون که سینما نیز تشنه تولیداتی با مضامین ارزشمند است؛ چراکه مخاطب سینمای امروز نیز چنین خواستهای دارد و فیلمهای دفاعمقدس یا انقلابی همیشه در ایران پرفروش بودهاند.
جای خالی استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری در سینما میتوانیم با یک روایت دقیق و جذاب سینمایی، حقانیت شیعه و تاثیراتی را که بر فرهنگ بشری گذاشته، ثابت کنیم و این بار ما بهعنوان شیعیان ۱۲امامی و باورمند به مهدویت بگوییم غرب چگونه غرب شد و حالا با فاصله از همان دستاوردها امروز به چه نقطهای از اضمحلال فرهنگی رسیده است؟! در حقیقت دوران زندگی امام صادق(ع) را از هر منظری که مورد توجه قرار دهیم، سرشار از قصهها و پیروزیهای علمی و فرهنگی است که موجب شکلگیری دوران طلایی اسلام شد و تمامی این دستاوردها قابلیت نمایشیشدن دارد؛ ضمن اینکه امروز که جهان علیه هر نوع استکبار برخاسته و آزادگان مسلمان و غیرمسلمان خواهان برچیدهشدن رژیم صهیونیست هستند، بهترین فرصت برای بیان وجوه استکبارستیزی رئیس مکتب جعفری است و سینما باید دستبهکار شود تا در این جنگ رسانهای از موثرترین و فراگیرترین رسانهها، یعنی فیلمسازی برای تولید محتواهایی متناسب با فرهنگ شیعی بهره برد و چه روایتی مهمتر و ضروریتر از روایت زندگی امام صادق(ع)؟! سینما قصه میخواهد، حادثه و قهرمان نیاز دارد و دوران امام صادق یکی از توفانیترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی متعددی را تجربه کرده، از جمله قیام خونخواهان امام حسین(ع) و از سوی دیگر در این دوره تاریخی شاهد برخورد مکاتب، ایدئولوژیها و تضاد افکار فلسفی و کلامی هستیم که ناشی از برخورد امت اسلامی با مردم کشورهای فتحشده با دنیای خارج است. در آخر اینکه به نظر روایت این دوران طلایی از اسلام شیعی در سینما کمی همت، دغدغه و اسلامشناسی میخواهد تا فیلمنامهنویسان و کارگردانان سینمای ایران دستبهکار شوند و مدیران سینمایی و صداوسیما را کنار خود ببینند و دست و دلبازانه برای فتح و پیروزی شیعیان، این بار نه مانند صدر اسلام با فدا کردن خون؛ بلکه با تخصیص بودجه کافی، بهرهمندی از فناوری و استفاده از افراد باسواد و آگاه، آثاری نمایشی تولید کنند و مرزهای فرهنگی و هنری را درنوردند.